مدرک تحصیلی و مهارت چقدر در استخدام تاثیر دارد؟
کارفرماها و سازمانهای مختلف برای استخدام، از ما مدرک میخواهند. اما میتوان بدون داشتن مهارت استخدام شد و به خوبی از پس کارها برآمد؟
با فراهم شدن شرایط مناسب برای تحصیل زنان و مردان، تعداد افراد تحصیل کرده سال به سال زیادتر شده است. اما آیا این اتفاق باعث افزایش اشتغال و کارآفرینی در کشور هم شده است؟ علت نرخ بالای بیکاری در فارغ التحصیلان چیست؟ آیا فارغ التحصیلان بعد از استخدام رضایت شغلی خوبی از محیط کار خود دارند و یا در آرزوی شغلی بهتر هستند و گاهی برای ورود به موقعیتهای شغلی بهتر اقدام میکنند؟ آیا میزان تحصیلات و حقوق با هم رابطهای مستقیم دارند؟
برای ورود به دانشگاههای خوب و تحصیل در رشتههای عالی (البته نه فقط پزشکی و مهندسی) باید تلاش زیادی کرد که در نهایت باعث میشود فارغ التحصیلان به پاس زحمات فراوان خود، خواهان شغلی عالی با درآمدی عالی باشند! اما آیا از نگاه یک کارفرما داشتن تحصیلات عالیه تنها ملاک انتخاب و استخدام است؟!
تعریف کارفرمایان از شایستگی منابع انسانی
شایستگی = دانش + مهارت + توانایی
دانش
یعنی توانایی به کارگیری اطلاعات. پس اگر دانشجو و یا فارغ التحصیل توانایی استفاده از آموزشهای خود در محیط کار و یا اجرایی کردن تئوریهای درسی را نداشته باشد نمیتوان او را صاحب دانش خطاب نمود. در حقیقت دانش ترکیبی از اطلاعات و تجربه است. در مورد تجربه یا در اصطلاح عامیانه سابقه کاری هم باید این نکته را بگوییم که همه کارفرمایان به دنبال افراد با تجربه نیستند و هدف آنها جذب افرادی است که شکلپذیری و پویایی خود را در اثر تجربه طولانی مدت در یک حوزه کاری از دست نداده باشند. در ضمن مدیران منابع انسانی باید این نکته را در نظر بگیرند که هر شخص را با توجه به سن و سالش بسنجند. از فردی که 22 سال سن دارد و به تازگی فارغ التحصیل شده است نباید توقع تجربه و سابقه کاری زیاد داشته باشند.
مهارت
به دو دسته سخت و نرم تقسیم میشود. مهارتهای سخت، همان مطالبی هستند که در محیط مدرسه و دانشگاه میآموزیم و تسلط بر آنها از ابتداییترین الزامات پیدا کردن یک موقعیت شغلی است.
منظور از مهارتهای نرم توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران و انجام کار تیمی است که قابل پرورش دادن ولی معمولا غیر قابل اندازه گیری هستند. از جمله مهمترین مهارتهای نرم عبارتاند از: ارتباط موثر و مهارتهای بین فردی، کار تیمی، مدیریت زمان، مهارت حل مسئله، مذاکره، رهبری و …
توانایی
اگر استعداد یا توانایی انجام کاری را داشته باشید برای انجام دادنش به دردسر نخواهید افتاد و حتی در حین اجرای آن گذر زمان را متوجه نمیشوید. لازم است هر فرد قبل از انتخابهای مهم زندگی مانند انتخاب رشته دانشگاه و یا انتخاب مسیر شغلی کاملا به استعدادهایش آگاهی پیدا کند و بر اساس نقاط قوت و ضعف خود تصمیمگیری کند.
مهارتگرایی یا مدرکگرایی؟
از سال 1390، در وزارت کار، بازنگریهایی در نظام طبقهبندی مشاغل انجام شد و اولویت را از مدرکگرایی، به سمت مهارتگرایی تغییر دادند. لازم است که افراد زیادی از این موضوع آگاه شوند که مهارت، مهمترین اصل در اشتغال و لازمه موفقیت است. خیلی از افراد هستند که مدرک دانشگاهی ندارند اما بواسطه مهارتی که در یک زمینه کاری دارند، موفق شدهاند. معنی این حرفها این نیست که مدرک دانشگاهی به درد نمیخورد. بلکه بهتر است در نظر داشته باشید که همزمان با تحصیلات دانشگاهی، مهارت کسب کنید. البته خیلی بهتر است که رشته تحصیلی و مهارت شما در یک زمینه باشد.
بیشتر افرادی که جزو بیکاران جامعه هستند، درواقع مهارت خاصی ندارند. پس مدرک داشتن خوب است اما جزو الزامات و ضروریات نیست. چیزی که ضروری است، این است که اگر در یک رشته تحصیل میکنید، پس باید در آن مهارت هم داشته باشید. پس منظور و ملاک ما از داشتن مدرک، فقط یک برگه کاغذ نیست. خیلی از افراد فکر میکنند که مدرک دانشگاهی زندگی بهتری را برایشان فراهم میکند. حتی خانواده و معلمها هم همین نظر را دارند و تنها راه موفق شدن را تحصیل در دانشگاه میدانند و این موضوع را به دانشآموزان هم القا میکند. البته از یک طرف هم شرایط جامعه باعث شده حتی افرادی که علاقهای به ادامه تحصیل ندارند، وارد دانشگاه شوند. چون میبینیم حتی کارفرماها هم برای استخدام افراد به مدرک دانشگاهی آنها توجه میکنند.
اما یک تناقض وجود دارد و آن این است که اگر مدرک دانشگاهی برای استخدام شدن مهم است، پس چرا کارفرماها علاوه بر مدرک به دنبال استخدام افرادی هستند که مهارت هم داشته باشند؟ و اگر مهارت مهم است، چرا مجبور هستیم چند سال را مشغول تحصیل برای گرفتن مدرک دانشگاهی باشیم؟
مهارت یا مدرک؟
مهارت:
حالا این مهارتی که از آن حرف میزنیم دقیقا چیست؟ در واقع مهارت یک استعداد ذاتی نیست و با تمرین و تجربه و آموزش به دست میآید. هرچقدر که مهارتهای مرتبط با شغل خودمان را یاد بگیریم، موفقتر خواهیم بود.
مهارت به مهارتهای فردی و شغلی تقسیم میشود که ما برای موفقیت به هر دو آنها نیاز داریم. مهارتهای شغلی به تحصیل و مدرک و شغل ما مربوط هستند و هنگام تحصیل باید آنها را یاد بگیریم. اما مهارتهای فردی، مربوط به رابطه شما با دیگر افراد است. این مهارتهای ارتباطی در موفقیت شغلی و تعامل دوستانه نقش مهمی دارند.
مهارتهای ارتباطی در برخی از شغلها مهم هستند و کارفرماها مصاحبههای حضوری انجام میدهند تا مطمئن شوند که فرد مورد نظر، این مهارتها را دارد. مثل قدرت تصمیمگیری، سخنوری، حل مسئله، همدلی و…
مدرک تحصیلی:
مدرک تحصیلی به این معنی است که این فرد بواسطه تحصیل در دانشگاه، دانش و علم لازم را در یک زمینه خاص به دست آورده است و میتواند از آن برای استخدام شدن استفاده کند. اینکه فرد، اصول علم را بشناسد و با پایه و اساس رشته مورد نظر خودش آشنا شود بسیار مهم است. اما اینکه بگوییم رشته تحصیلی و یا مدرک شخص، ارتباط قطعی با موفقیت او دارد، اصلی اشتباه است. چون مهارتها و تواناییهایی را باید در آن زمینه بدست بیاورد تا در بهترین شرایط بتواند استخدام شود و یا به کسب و کار خودش بپردازد. مثلا کسی که مهندس عمران است، اگر مهارتهای لازم را کسب نکند و از پس وظایف ساخت و ساز برنیاید، مدرک تحصیلی اعتبارش را از دست میدهد!
داشتن مدرک تحصیلی چه فایدههایی دارد؟
از آنجایی که سیستم آموزشی ما فقط دانش را بصورت تئوری به دانشجوها و حتی دانشآموزان انتقال میدهد، مهارت در این سیستم آموزشی جایی ندارد! اما چه چیزی باعث میشود که فرد هزینه و زمانش را برای ادامه تحصیل خرج کند؟!
- ارزش اجتماعی: در ایران اینکه مدرک تحصیلیهای متفاوتی داشته باشید به یک ارزش تبدیل شده است.
- مشخص کردن زمینه فعالیت: داشتن مدرک در یک رشته خاص، حوزه فعالیت و مطالعه شما را نشان میدهد. حتی اگر در عمل کارایی نداشته باشد!
- افزایش اعتماد به نفس: داشتن مدرک تحصیلی باعث افزایش اعتماد به نفس در فرد میشود که نقش مهمی در توسعه فردی دارد.
- جایگاه شغلی بالا: بعضی از سازمانها به کارکنانی که مدرک تحصیلی بالاتری دارند، حقوق بالاتری میدهند.
- فعالیت و حضور در اجتماع: مدرک تحصیلی نشانه این است که فرد در اجتماع حضور داشته و با کارگروهی و مسئولیتپذیری آشنا است.
اهمیت داشتن مهارت و مهارتآموزی
داشتن مدرک شاید در پیدا کردن فرصت شغلی به شما کمک کند، اما چیزی که باعث پیشرفت شما میشود، کسب مهارت در آن زمینه است. امروزه حتی کمپانی گوگل هم افراد را براساس مهارت استخدام میکند و به مدرک تحصیلی هیچ توجهی نمیکند.
- مهارت را میتوان با هزینه کمتر و در شرایط دلپذیرتر بدست آورد.
- مهارت، باعث میشود که شما به دنبال دانش روز بروید و آنها را یاد بگیرید. اما در دانشگاه، دانش تاریخ گذشته را به شما آموزش میدهند.
- در دنیای صنعت، مهارت مهمتر از دانش است. اما در دانشگاه پژوهشمحوری اصل اول است.
- همه افرادی که مدرک دارند، لزوما مهارت ندارند و از طرفی هم، کسانی که مدرک ندارند، به معنای این نیست که دانش و مهارتی ندارند.
نتایج نظرسنجیهای موسسه گالوپ (Gallup Poll) در این زمینه، بیان میکند که:
- فقط 9% از رهبران کسب و کار، رفتن به مدرسه را ” بسیار مهم ” میدانند.
- 84% از رهبران کسب و کار، دانش صنعتی فرد را ” بسیار مهم ” میدانند.
- 66% از کارفرماها تجربه را مهمتر از تحصیلات میدانند.
چطور بدون مدرک تحصیلی، کار و شغل پیدا کنیم؟
- اطلاعات خود را بالا ببرید:
میتوانید با استفاده از کتاب، وبلاگ و یا شرکت در دورههای آنلاین یا حضوری که توسط دانشگاهها برگزار میشود، اطلاعاتی را به دست بیاورید. از طرفی هم گوگل یک منبع بزرگ از اطلاعات است که میتوان با یک جستجوی ساده اطلاعات زیادی را به دست آورد.
- مهارتهای مهم را یاد بگیرید:
کارفرمایان از شما انتظار تلاش، رفتار مناسب، توانایی کار تحت فشار و اعتمادسازی دارند. برای اینکه این ویژگیها را در خود ایجاد کنید نیاز به کسب تجربه دارید. شما باید نتایج و دستاوردهای کاری خودتان را به کارفرما نشان دهید تا به آنها ثابت شود توانایی موفقیت در کار مورد نظر را دارید. امروزه کارفرماها به دنبال افرادی هستند که توانایی بالایی دارند.
- تجربه کسب کنید و جایگاه خودتان را محکم کنید:
دانش و مدرک دانشگاهی، به شما خیلی کمک نمیکند. پس باید تجربه کسب کنید و برای اینکار هم لازم است که ریسک کنید و هرکاری که لازم است را انجام دهید. مثلا اگر ایدهای دارید، برای آنکه ایده را عملی کنید، سرمایهگذار مناسب پیدا کنید. یا اینکه در همایشهای مختلف که در زمینه کاری خودتان است شرکت کنید و با افراد باتجربه ارتباط برقرار کنید تا تجربه بیشتری کسب کنید.
- وارد گروه افرادی شوید که باتجربه و با انگیزه هستند:
اگر میخواهید مانند بعضی افراد موفق باشید و موقعیتی مانند موقعیت آنها داشته باشید، بهتر است که با این افراد باتجربه در ارتباط باشید و گروه تشکیل دهید.
- مصمم و با اراده مسیر خودتان را ادامه بدهید:
همیشه افرادی هستند که در این مسیر با حرفهایشان میخواهند شما را ناامید کنند. چون معتقداند بدون مدرک دانشگاهی نمیتوان موفق شد. شما باید به آنها ثابت کنید که میتوان با کسب مهارت هم به موفقیت رسید. شما در این مسیر ممکن است که شکست بخورید پس باید انگیزه و اراده لازم برای بلند شدن بعد از شکست و ادامه دادن مسیر را داشته باشید.
- شبکهسازی:
شما باید با افراد برجسته که در زمینه کاریتان فعال هستند در ارتباط باشید و مطمئن شوید که در آینده هم این ارتباط حفظ میشود. مثلا میتوانید در شبکههای اجتماعی تخصصی، رویدادها و گردهماییها، همایشها، حضور موثر و مداوم داشته باشید و یا در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کنید.
- مهارتآموزی و کسب تجربه:
کسی که مدرک تحصیلی ندارد و میخواهد مهارت کسب کند، باید خودش به دنبال مهارت و آموزش برود تا به یک نیروی کار ماهر تبدیل شود. پس بحث آموزش و کسب مهارت، برای این افراد، یک مسئولیت فردی است. در این دوره و با ظهور اینترنت، بسیاری از آموزشهای مجازی در سایتهای خارجی یا داخلی در دسترس هستند که فرد میتواند از آنها استفاده کند.
- توانایی، انگیزه و شوق یادگیری:
باید نشان دهید که میتوانید حتی کاری را که بلد نیستید، به سرعت یاد بگیرید و با شوق و انگیزه انجام دهید. در این صورت کارفرماها متوجه میشوند که شما میتوانید تکامل بیابید و مهارتهای خودتان را گسترش میدهید.
- دیدگاه مثبت:
از نظر پرکینز، اینکه بترسید یا فکر کنید شخص مناسبی برای این کار نیستید، در رفتار، انتخاب کلمات و تن صدای شما تاثیر منفی میگذارد. اگر تجربههای قبلی مثبت و داستانهای موفقیت دارید، روی آنها تمرکز کنید و اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید.
- پذیرفتن شکست:
شما چه مدرک دانشگاهی داشته باشید، چه نداشته باشید، در مسیر شغلی و یا کسب و کارتان، دچار شکست خواهید شد. مسئلهای که اهمیت دارد این است که بعد از هر شکست انعطاف داشته باشید، شکست را بپذیرید و دوباره به مسیرتان ادامه دهید.
- همه جوانب را در نظر بگیرید:
هیچ تضمینی وجود ندارد که فرد در کار خودش موفق شود. پس بهتر است همه جوانب و احتمالات را در نظر بگیرید و تلاش خودتان را چند برابر کنید تا به چیزهایی که میخواهید برسید.
- فعالیت داوطلبانه:
اینکه داوطلبانه کاری انجام دهید، سه نتیجه برای شما دارد. شبکهسازی، سابقه کار، کسب مهارت و تجربه در عمل. این کار حتی میتواند باعث افزایش اعتماد بین شما و کارفرما شود.
افرادی که ترک تحصیل کردند و موفق و ثروتمند شدند:
- استیو جابز(بنیانگذار شرکت اپل)
- بیل گیتس(بنیانگذار شرکت مایکروسافت)
- مارک زاکربرگ(بنیانگذار فیسبوک)
- ونسان ون گوگ(نقاش هلندی)
- لئو تولستوی( نویسنده بزرگ روس)
برای اجتناب از سوء تفاهم، باید به طور واضح و شفاف مشخص شود که برای هر موقعیت شغلی اهمیت تحصیلات چقدر است و داشتن تحصیلات عالیه چه برتری و امتیازی را برای کارجویان نسبت به سایر افراد به ارمغان میآورد تا افراد با دید بهتری نسبت به فرآیند استخدام خود اقدام کنند. در ضمن بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ میتوانند با دانشگاهها برای پذیرش کارآموز همکاری کنند و نیروی کار خود را قبل از فارغ التحصیل شدن پرورش دهند تا دانشجویان برای حضور در محیط کار نهایت آمادگی را کسب کنند.
شما چه افرادی میشناسید که بدون مدک تحصیلی و با مهارتهای خودف موفق شده باشند؟ در قسمت نظرات برای نوآفرین بنویسید و نظرتان را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود موافقم من ۴ سال دانشگاه واقعا حتی یک کلمه از استادها یاد نگرفتم
چون واقعا چیزی یاد نمیدن چون چیزی بلد نیستند و دانشگاههای ایران وقت’تلف
کردن هستش
سلام براتون آرزوی بهترین ها دارم