فرهنگ اصطلاحات انگلیسی (1)
یادتان هست وقتی کلاس اول بودیم خواندن و نوشتن را با کلمه آب شروع کردیم؟! بیایید همین کار را برای زبان انگلیسی انجام دهیم.
در مجموعه مقالات اصطلاحات رایج، به شما آموزش خواهیم داد که با یک کلمه (برای مثال کلمه آب) چه واژهها، فعلها و اصطلاحات رایجی در زبان انگلیسی میتوان ساخت؟
آب شیرین / تازه
آب میوه
دهانم آب افتاد
آب در هاون کوبیدن (کار بیهوده کردن)
از بینی ام آب می آید
خود را به آب و آتش زدن
از آب گل آلود ماهی گرفتن
زن خوبی از آب درآمد
باید دید چه از آب درمی آید
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
بطری با آب پر شده است
با آب و تاب صحبت کردن
آب از آب تکان نخواهد خورد
باید منتظر بمانیم تا برفها آب شود
وقتی که خوب آبها از آسیاب افتاد
سر کسی را زیر آب کردن، نابود کردن، بهدقتل رساندن
باید دید از کجا آب می خورد
کشتی به آب انداختن
آب شدن دل / بی تاب شدن
چیزی را در آب نمک خواباندن
در دهان آب می شود (نرم و لذیذ است)
یک میلیون تومان برایم آب خورد
آبگیرش نمی آید وگرنه شناگر قابلی است
آب پاکی روی دست کسی ریختن، نپذیرفتن
خود را به آب و آتش زدن
آبت نبود نانت نبود اروپا رفتنت چه بود
آب کردن (جنس نامرغوبی را)
دل کسی را آب کردن
سر دواندن، امیدوار و سپس محروم کردن
برایم مثل آب خوردن است / مطلبی را فوت آب بودن
برف آب می شود
از خجالت آب شدم
در آب ولرم باید آن را آب کشید
گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
حق آب و گل داشتن
Fresh water
Fruit juice
My mouth watered
To fog a dead horse / To beat the air
My nose is running
To go through fire and water
To fish in troubled waters
She made a good wife
In for a penny in for a pound
Let us see how it turns out
The bottle is filled up with water
To speak elaborately
It will pass off without one single Incident
We must wait for the snow to thaw
When the dust settles
To bump someone off
We must get to the root/bottom of the matter
To launch a ship
To be dying with anticipation
To keep something on ice
It melts in the mouth
It cost me a cool one million tomans
She’s nobody’s fool, given the opportunity/chance
To give someone a flat refusal / denial
To face every ordeal / To risk everything
What possessed you to travel / go to Europe
To palm off
To tantalize someone
To keep someone guessing
It is too easy for me / To know it backwards
Snow thaws
I blushed with shame / I was terribly ashamed
You should rinse it in lukewarm water
To be able to get along / To manage somehow
To have virtual proprietary rights
* حالا نوبت شماست. سعی کنید با اصطلاحات و لغاتی که در این مقاله یاد گرفتید، جمله بسازید. درستی جملات شما توسط تیم نوآفرین بررسی خواهد شد.
نویسنده: شکوفه شفیع
ما در نوآفرین کنار کسب و کار شما هستیم
درباره شکوفه شفیع
بعضی ها مدیر به دنیا میآیند و بعضی در تلاشند که مدیر شوند! من، شکوفه شفیع تمام دانش و تجربه خود را در سایت نوآفرین به کار میگیرم تا به شما کمک کنم زندگی و کار خود را بهتر مدیریت کنید. :-)
نوشتههای بیشتر از شکوفه شفیع
دیدگاهتان را بنویسید